مشاجره با کودک

مشاجره با کودک

” تو کنسرت نمی ری، همین که گفتم.”

“مادردوستم بهش اجازه می ده. شما چرا اجازه نمیدی؟

“به من چه که مادر دوستت بهش اجازه میده؟ اصلا برام مهم نیست. بهت گفته بودم اگر نمره هات پایین باشه، نمیتونی بری ”

“خیلی بی انصافی! هیچوقت بهم اجازه نمیدی مثل بقیه هم سن و سال هام باشم.خیلی بدجنسی! ”

“بس کن دیگه ! همیشه همینجوری، عواقب کارتو قبول نمیکنی. منم زیر بار نمیرم…

آیا شما و فرزند تان هم مشاجره هایی شبیه این داشته اید؟ گفتگو شروع میشود، به نقطه ناامید کننده میرسد و بعد نمی دانید که چگونه باید آن را متوقف کنید؟

بسیاری از والدین و بچه ها این مشکل را دارند. چه در در دورانی دشوار (مثل نوجوانی!) و یا سنین مختلف. به نظر می رسد که گفتگو تنها شکل ارتباط (یا بهتر است بگوییم؛ عدم ارتباط) والدین و فرزندان است.

به عنوان پدر و مادر، ما اغلب اوقات درگیر تلاش برای تامین مایحتاج خانواده ایم؛ سخت کار می کنیم، نگرانیهای خودمان را داریم، و دایم در استرس زندگی می کنیم.

و هنگامی که تحت فشار قرار می گیریم، معمولا به الگوهای رفتاری تکیه می کنیم. و با این که می دانیم موثر نیستند، همان کارها را بارها و بارها تکرار می کنیم. و طبیعتاٌ، هیچ چیز تغییر نمی کند.

انقدر گرفتاریم که فراموش می کنیم که گفتگو کردن، مهمترین راه ارتباط ما با فرزندانمان است.

زندگی روزمره چنان ما را به خود مشغول کرده که فرصت نمی کنیم برگردیم و نتیجه کارهایمان را دوباره مرور کنیم و ببینیم چه کارهایی را می توانستیم انجام دهیم و ندادیم.

بی تردید گفتگوی والدین با فرزندان بدون پدر و مادر امکان پذیر نیست،پس این شما هستید که باید تصمیم بگیرید تغییر کنید، تا بچه ها تغییر کنند.

اگر گهگاه یا دائم با کودک خود بحث و مشاجره می کنید، این پنج کار را نباید انجام دهید.

1- الگوی روابط خود را با فرزندتان نادیده نگیرید.

ما نمی توانیم انجام کاری را متوقف کنیم تا زمانی که آن را درک کنیم و قادر به مشاهده آن باشیم. گاهی اوقات ساده ترین کار، دیدن  الگوی رفتاری دیگران است.

مثلا مادر و دختری در بازار که در مورد خریدن یک شلوار بحث می کنند، از دست هم عصبانی می شوند و با قهر از فروشگاه خارج می شوند.

یا دوستانمان و فرزندانشان که سر هر موضوع بی اهمیتی با هم بحث و دعوا می کنند. آیا شما این الگو را در رابطه خود با فرزندتان دیده اید؟

شما از او میخواهید که ظرف ها را بشوید ولی او  امتناع می کند. سر این که شستن ظرف ها وظیفه او نیست با شما بحث می کند. شما اصرار می کنید. هر دو مخالف نظر همدیگر هستید.

و این مخالفت تا جایی ادامه پیدا می کند که شما سر او داد می زنید. واو هم پاسخ شما را با فریاد می دهد. و شما هم بعد از این که تمام اشتباهات گذشته اش را با فریاد برایش یادآوری کردید، او را روانه اتاقش می کنید.

کلید حل این مشکل، تشخیص الگوها است. توجه کنید که چه اتفاقی می افتد، چگونه اتفاق می افتد، قصه از کجا شروع می شود و شما چگونه آن را گسترش می دهید. همه این اطلاعات زمانی که شما  برای متوقف کردن این چرخه ،شروع به تغییر رفتارتان می کنید، مفید خواهند بود.

2-  این فکر را از سرتان دور کنید که فرزند شما باید از بحث کردن دست بردارد و یا اینکه شما نباید رفتار خود را تغییر دهید .

بچه ها همیشه یاد می گیرند که چگونه دراین دنیا می توانند آنچه را می خواهند به دست بیاورند. از نوزادی که هنگام گرسنگی گریه می کند تا کودک سه ساله ای که برای جلب توجه، پای شما را می کشد. و یا نوجوانی که سرهمه چیز بحث می کند.

این ها همه رفتارهایی هستند که در مواجهه با نیازها شکل می گیرند.

اما کودک شما در نهایت یاد می گیرد صحبت کند تا به شما بگوید که گرسنه است، سه ساله شما یاد می گیرد بدون کشیدن پایتان، توجه شما را جلب کند و نوجوان شما می تواند راه های برقراری ارتباط بدون مشاجره را یاد بگیرد. کافی است راه های جدیدی برای برقراری ارتباط ایجاد شوند.

یادتان باشد، مشاجره والدین و فرزندان، بدون حضور والدین ممکن نیست. این شما هستید که باید تغییر کنید تا بچه ها تغییر کنند.

برای تغییر طرف مقابل و پیدا کردن راهی بهتر برای برقراری ارتباط، باید کمی باز عمل کنید. هیچ چیز معجزه آسایی بدون کار بر روی خودتان اتفاق نمی افتد.

این شما هستید که باید اقدامات لازم را انجام دهید. شاید به کمک نیاز داشته باشید. از شریک زندگی، معلم فرزندتان، یک مشاور، یک دوست مورد اعتماد یا یک حامی کمک بگیرید.

برقراری ارتباط با فرزندان کارآسانی نیست. کمک گرفتن، اغلب اولین قدم برای ایجاد این تغییر مهم است.

3-اولویت هایتان را فراموش نکنید

چه نوع رابطه ای می خواهید با فرزندتان داشته باشید؟ همه ما می خواهیم پدر و مادر خوبی باشیم. وقتی هنوز فرزندمان متولد نشده، در مورد اینکه چگونه دوست داریم با او ارتباط برقرار کنیم، رویاپردازی می کنیم.

اما پس از رو به رو شدن با واقعیت های زندگی روزمره، این رویا، دیر یا زود از بین می رود.

در طول زمان، ممکن است چشم انداز اولویت هایمان را از دست بدهیم، اما همیشه می توانیم خطوط فکری خود را بازبینی کنیم و به مسیر صحیح حرکت برگردیم. مثل هر برقراری ارتباطی، این کارهم کمی زحمت دارد.

باید از برخی مشکلات کوچک چشم پوشی کنیم و روی اهداف و اولویت هایمان تمرکز کنیم. شستن ظرف ها اولویت نیست، اما تنظیم حریم ها وحفظ مسئولیت پذیری فرزندان، اولویت است.

یادآوری اولویت ها،  به ما کمک می کند تا نقشی که در برابر فرزندانمان داریم را فراموش نکنیم. نوع رابطه ای که می خواهید با فرزندتان برقرار کنید از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

نقش های متفاوت و موثرتری از والد بودن وجود دارد که می تواند به شما در برقراری ارتباط بهتر کمک کند. شما می توانید ازیک “فریاد زننده ” به یک “معلم”، از یک “نق نقو” به یک “مربی”، یا از یک”کمال گرا” به “حل کننده مسئله” تبدیل شوید.

ما انقدر روش های غلط برای برقراری ارتباط یاد گرفته ایم که مجبوریم برای نوع رفتاری که می خواهیم با فرزندانمان داشته باشیم کمی بیشتر فکر و تمرکز کنیم.

4- اجازه ندهید آتش اختلاف شعله ور شود.

به عنوان پدر و مادر، ما اغلب موفق نمی شویم حریم ها را قبل از این که از کنترل ما خارج شوند مدیریت کنیم.

ما برنامه ریزی نمی کنیم و هیچ استراتژی برای مقابله با سوء رفتارها نداریم. پس قبل از آنکه متوجه شویم، در الگوی مشاجره گرفتار می شویم.

مهم نیست که چه کسی هستیم، چقدر هوشمندیم یا اینکه درسایر مراحل زندگی، چقدر خوب عمل می کنیم – همه ما در دام مشاجره می افتیم.

به همین دلیل، بسیار مهم است که قبل از شعله ور شدن آتش جنگ، بحث را متوقف کنیم. برای این کار باید استراتژی داشته باشیم. یعنی قبل از صحبت کردن، فکرکنیم که چه می خواهیم بگوییم و آن موضوع را چگونه می خواهیم بیان کنیم.

گاهی سکوت کردن بهتر از این است که به یکی از طرفین مشاجره تبدیل شویم. هنگامی که بدون داد و فریاد، حریم خود را تقویت می کنید، ارتباط شما با فرزندتان شروع به تغییر می کند.

این تغییر شاید به طور متقابل از سوی فرزندتان صورت نگیرد. در حقیقت، آنها ممکن است سعی کنند با تشدید تنش، شما را به الگوی فریاد و مشاجره بازگردانند تا راه خود را بروند و از عواقب اشتباهاتشان فرار کنند.

اگرمدت زیادی از الگوی مشاجره استفاده میکردید، ممکن است فرزندتان از مهارت کافی برای کشاندن گفتگو به مشاجره برخوردار شده باشد.

این چیزی است که او می داند و شیوه ای است که او تا کنون با آن به خواسته هایش می رسیده . از این موضوع تعجب نکنید، اما پیشاپیش برنامه ریزی کنید تا برای یک گفتگوی غیر جنجالی، ثابت قدم باشید.

5-  در مسیر تغییر، تسلیم نشوید.

وقتی مبارزه آغاز می شود، متوقف کردن آن سخت می شود.  همیشه در مشاجره ها نوعی احساس نا امیدی و درماندگی به ما دست می دهد.

اما حتی زمانی که مشاجره  در روابط شما با فرزندتان به اوج خود می رسد، هنوز امیدی وجود دارد. هنگامی که در برنامه های درمان محلی کار می کردم، با برخی از سخت ترین کودکان و موقعیت های خانوادگی برخورد داشتم  که در آن همه چیز خیلی بد بود. تا حدی که بعضی بچه ها دیگر نمی توانستند درکنار خانواده زندگی کنند.

اما به تدریج ، با کمک از مددکاران آموزش دیده و تمایل و انگیزه خودشان برای تغییر، این بچه ها و خانواده هایشان یادگرفتند تا در کنار هم زندگی بهتری داشته باشند.

این اتفاق معجزه آسا زمانی رخ میدهد  که والدین و فرزندان، با وجود تمام اختلاف نظرها، دست به دست هم میدهند تا رابطه ای دوستانه و محترمانه ایجاد کنند.

مهم این است که دلسرد نشوید. شما تنها نیستید. والدین زیادی روی این موضوع کارکرده اند و زندگی آنها بهبود پیدا کرده.

پس شما هم می توانید با کسب دانش و مهارت لازم، برای برقراری رابطه سالم با فرزند خود گام های موثری بردارید .

با گذشت زمان، تلاش و ایمان به خود و توانایی هایتان برای تبدیل شدن به یک والد توانمندتر، شما را  قادر می سازد تا به شیوه ای موثرتر برای برقراری ارتباط با فرزندتان دست پیدا کنید.

نویسنده:  جیمز لمان  James Lehman, MSW
مترجم : حسین مهدیان

انتخاب و بازنویسی:  فریبا اباذری

مقاله به زبان اصلی

ترس کودک، راه های پیشگیری و درمان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا